حديث قدسى
جَعَلتُ هذَا الشَّهرَ (رَجَبَ) حَبلاً بَيني و بَينَ عِبادي فَمَنِ اعتَصَمَ بِهِ وَصَلَ بِي ؛
ماه رجب را ريسمانى ميان خود و بندگانم قرار دادهام ؛ هر كس به آن چنگ زند ، به وصال من رسد .
جَعَلتُ هذَا الشَّهرَ (رَجَبَ) حَبلاً بَيني و بَينَ عِبادي فَمَنِ اعتَصَمَ بِهِ وَصَلَ بِي ؛
ماه رجب را ريسمانى ميان خود و بندگانم قرار دادهام ؛ هر كس به آن چنگ زند ، به وصال من رسد .
أَوَّلُ النّاسِ صَلاةً وَ أَوَّلُ مَنْ عَبَدَاللّهَ مَعى. أَمَرْتُهُ عَنِاللّهِ أَنْ يَنامَ فى مَضْجَعى، فَفَعَلَ فادِياً لى بِنَفْسِهِ
علی اولین نماز گزار و پرستش کننده ی همراه من است از جانب خدا وند به او دستور دادم تا (در شب هجرت ) در بستر من بیارامد ،
و او نیز فرمان برده پذیرفت که جان خود را فدای من کند .
مَعاشِرَالنّاسِ، فَضِّلُوهُ فَقَدْ فَضَّلَهُ اللّهُ، وَاقْبَلُوهُ فَقَدْ نَصَبَهُ اللّهُ.
هان مردمان ! او را برتر بدانید که خداوند او را برتری داده و پیشوایی او را پذیرا با شید که خداوند او را (به امامت )نصب کرده است .
زمانی که یوسف علیه السلام به سلطنت مصر رسید، جبرئیل نزد او رفت. در این هنگام جوانی که در آشپزخانه کار می کرد از دور آمد.
جبرئیل گفت: یوسف! آیا این جوان را شناختی؟
یوسف علیه السلام گفت: نه!
جبرئیل علیه السلام گفت: او همان بچه ای است که در گهواره به پاکدامنی تو شهادت داد.
یوسف او را احضار کرد و به او احترام گذاشت و خلعت داد و شغلش را ارتقا داد.
جبرئیل تبسمی کرد و گفت:
ای یوسف! مخلوقی در گهواره بدون اختیار به پاکدامنی تو شهادت داد و تو این طور تلافی کردی، نمی دانم خداوند با مؤمن چه می کند، کسی که یک عمر بگوید: اشهد ان لا اله الا الله.
پیامبر صلی الله علیه و اله به حضرت علی علیه السلام فرمودند: ای علی! جبرئیل آرزو می کند تا به خاطر هفت کردار از جنس انسان باشد:
1ـ نماز جماعت
2ـ همنشینی با علما و دانشمندان
3ـ صلح و آشتی دادن دو دشمن
4ـ به یتیمان و بی سرپرستان رسیدگی کردن
5ـ عیادت و سرکشی بیماران
6ـ تشییع جنازه کردن
7ـ در موسم حج به تشنگان آب دادن.
پس ای علی! حتماً برای انجام این اعمال، حریص باش.
جمعیت زیادی دور حضرت علی(ع) حلقه زده بودند. مردی وارد مسجد شد و در فرصتی مناسب پرسید:
یا علی! سؤالی دارم. علم بهتر است یا ثروت؟
علی(ع) در پاسخ گفت:
علم بهتر است؛ زیرا علم میراث انبیاست و مال و ثروت میراث قارون و فرعون و هامان و شداد.
مرد که پاسخ سؤال خود را گرفته بود، سکوت کرد. در همین هنگام مرد دیگری وارد مسجد شد و همانطور که ایستاده بود بلافاصله پرسید:
- اباالحسن! سؤالی دارم، میتوانم بپرسم؟
امام در پاسخ آن مرد گفت: بپرس! مرد که آخر جمعیت ایستاده بود پرسید: علم بهتر است یا ثروت؟
علی فرمود:علم بهتر است؛ زیرا علم تو را حفظ میکند، ولی مال و ثروت را تو مجبوری حفظ کنی.
نفر دوم که از پاسخ سؤالش قانع شده بود، همانجا که ایستاده بود نشست. در همین حال سومین نفر وارد شد، او نیز همان سؤال را تکرار کرد،
و امام در پاسخش فرمود:
علم بهتر است؛ زیرا برای شخص عالم دوستان بسیاری است، ولی برای ثروتمند دشمنان بسیار!
هنوز سخن امام به پایان نرسیده بود که چهارمین نفر وارد مسجد شد. او در حالی که کنار دوستانش مینشست، عصای خود را جلو گذاشت و پرسید:
- یا علی! علم بهتر است یا ثروت؟
حضرت علی در پاسخ به آن مرد فرمودند:
علم بهتر است؛ زیرا اگر از مال انفاق کنی کم میشود؛ ولی اگر از علم انفاق کنی و آن را به دیگران بیاموزی بر آن افزوده میشود.
نوبت پنجمین نفر بود. او که مدتی قبل وارد مسجد شده بود و کنار ستون مسجد منتظر ایستاده بود، با تمام شدن سخن امام همان سؤال را تکرار کرد.
حضرت علی در پاسخ به او فرمودند:علم بهتر است؛ زیرا مردم شخص پولدار و ثروتمند را بخیل میدانند، ولی از عالم و دانشمند به بزرگی و عظمت یاد میکنند.
با ورود ششمین نفر سرها به عقب برگشت، مردم با تعجب او را نگاه کردند. یکی از میان جمعیت گفت: حتماً این هم میخواهد بداند که علم بهتر است یا ثروت! کسانی که صدایش را شنیده بودند، پوزخندی زدند. مرد، آخر جمعیت کنار دوستانش نشست و با صدای بلندی شروع به سخن کرد:
یا علی! علم بهتر است یا ثروت؟
امام نگاهی به جمعیت کرد و گفت:
علم بهتر است؛ زیرا ممکن است مال را دزد ببرد، اما ترس و وحشتی از دستبرد به علم وجود ندارد. مرد ساکت شد.
همهمهای در میان مردم افتاد؛ چه خبر است امروز! چرا همه یک سؤال را میپرسند؟ نگاه متعجب مردم گاهی به حضرت علی و گاهی به تازهواردها دوخته میشد.
در همین هنگام هفتمین نفر که کمی پیش از تمام شدن سخنان حضرت علی وارد مسجد شده بود و در میان جمعیت نشسته بود، پرسید:
- یا اباالحسن! علم بهتر است یا ثروت؟
امام فرمودند:
علم بهتر است؛ زیرا مال به مرور زمان کهنه میشود، اما علم هرچه زمان بر آن بگذرد، پوسیده نخواهد شد.
در همین هنگام هشتمین نفر وارد شد و سؤال دوستانش را پرسید که امام در پاسخش فرمود:
علم بهتر است؛ برای اینکه مال و ثروت فقط هنگام مرگ با صاحبش میماند، ولی علم، هم در این دنیا و هم پس از مرگ همراه انسان است.
سکوت، مجلس را فراگرفته بود، کسی چیزی نمیگفت. همه از پاسخهای امام شگفتزده شده بودند که… نهمین نفر هم وارد مسجد شد و در میان بهت و حیرت مردم پرسید:
یا علی! علم بهتر است یا ثروت؟
امام در حالی که تبسمی بر لب داشت، فرمود:
علم بهتر است؛ زیرا مال و ثروت انسان را سنگدل میکند، اما علم موجب نورانی شدن قلب انسان میشود.
نگاههای متعجب و سرگردان مردم به در دوخته شده بود، انگار که انتظار دهمین نفر را میکشیدند. در همین حال مردی که دست کودکی در دستش بود، وارد مسجد شد. او در آخر مجلس نشست و مشتی خرما در دامن کودک ریخت و به روبهرو چشم دوخت. مردم که فکر نمیکردند دیگر کسی چیزی بپرسد، سرهایشان را برگرداندند، که در این هنگام مرد پرسید:
- یا اباالحسن! علم بهتر است یا ثروت؟
نگاههای متعجب مردم به عقب برگشت. با شنیدن صدای علی مردم به خود آمدند:
علم بهتر است؛ زیرا ثروتمندان تکبر دارند، تا آنجا که گاه ادعای خدایی میکنند، اما صاحبان علم همواره فروتن و متواضعاند.
فریاد هیاهو و شادی و تحسین مردم مجلس را پر کرده بود. سؤال کنندگان، آرام و بیصدا از میان جمعیت برخاستند. هنگامیکه آنان مسجد را ترک میکردند،صدای امام را شنیدند که میگفت: اگر تمام مردم دنیا همین یک سؤال را از من میپرسیدند، به هر کدام پاسخ متفاوتی میدادم
بــرای آمـدنــت دیــر مـی شــود، بــرگــرد |
زمان ز پرسه زدن سیر می شود، برگرد |
در انتــظــار تــو بـا کــولــه باری از وحشت |
زمـیـن دوباره زمینگیر می شود، برگرد |
بـرای روشنـی چشـم آسمـان، خـورشید |
میـان چـشم تـو تـکثیر می شود، برگرد |
همیشه جای تو در لحظههایمان خالیست |
غـروب جـمعه که دلگیر میشود، برگرد |
و جـمـعـهای کـه بـیـایـی، تمام عرش خدا |
بـه سمت خاک سرازیر میشود، برگرد |
آیا می دانید امید بخش ترین آیه قرآن کدام است؟
این مطلب را امام علی (ع) به نقل از رسول خدا (ص) بیان می فرماید: «امید بخش ترین آیه قرآن، آیه 114 سوره هود است » .
اگر به امید نیاز دارید، به سراغ قرآن بروید و این آیه را با اشتیاق جست و جو کنید
زاذان مى گوید : من با قنبر خدمت على (علیه السلام) رسیدیم ، قنبر گفت : برخیز یا امیرالمومنین ! من براى شما چیزى پنهان کرده ام ، فرمود : چیست ؟ گفت : با من برخیز ، على برخاست و با قنبر به سوى اتاق رفت ناگهان در آنجا کیسه هایى دیدند که پر از ظروف طلایى و نقره اى بود .
قنبر گفت : یا امیرالمومنین ! شما همه اموال را تقسیم مى کنید و چیزى باقى نمى گذارید ! من اینها را براى شما ذخیره کرد م. على (علیه السلام) فرمود : شما دوست دارید که آتش فراوانى وارد منزل من کنید ؟ در این هنگام شمشیرش را برهنه کرده ، بر آن فرود آورد که با آن ضربه ظرفها پراکنده شدند در حالى که برخى از نیمه و برخى از ثلث ، گسسته شده بود . و بعد گفت : همه را با سهمیه بندى تقسیم کنید پس از آن فرمود : اى سپیدها و زردها ! غیر مرا گول بزنید.
همانا سال به سال در شب قدر تفسیر و بیان کارها، بر ولی امر (امام زمان(ع)) فرود میآید.
و نیز آن حضرت(ع) فرمودهاند:
ای گروه شیعه، با سوره « انا انزلناه فی لیله القدر» با مخالفین امامت ائمه معصومین(ع) مخاصمه و مباحثه (و اتمام حجت) کنید تا کامیاب و پیروز شوید، به خدا که آن سوره، پس از پیغمبر اکرم(ص) حجت خدای تبارک و تعالی است بر مردم، و آن سوره آقای دین شماست و نهایت دانش و آگاهی ماست. ای گروه شیعه، با «حم و الکتاب المبین؛ انا انزلناه فی لیله مبارکه اناکنا منذرین» مخاصمه و مناظره کنید، زیرا این آیات مخصوص والیان امر امامت بعد از پیامبر اکرم(ص) است.
وقتي روز قيامت برپا ميشود، به آنان كه در راه خدا به شهادت رسيدهاند، خطاب ميرسد كه وارد بهشت شويد، وقتي از در بهشت وارد ميشوند، ميبينند كه جمعي جلوتر از آنها وارد بهشت شدهاند و بر صدر مجلس بهشت نشستهاند. شهيدان به درگاه خدا عرض ميكنند: پروردگارا! ما جان را نثار پيشگاه تو كرديم و بر اثر اين كار فرزندانمان يتيم و همسرانمان بيوه شدهاند و از درگاهت سوال داريم،علت چيست كه اين عده قبل از ما وارد بهشت شدهاند و بر جايگاه بالا و صدر بهشت مسكن گزيدهاند؟ از طرف خداوند مهربان و كريم به آنان خطاب ميشود كه اينها مستمندان و گرفتاران امت محمد (ص) هستند.
شما در همه عمر يك بار به تيغ جفاي كفار گرفتار شدهايد و به شهادت نائل شديد ولي اينها روزي صد بار با تيغ بلا و تير امتحان بلا شربت شهادت را مينوشيدند و در عين حال صبر را پيشه ميكردند و ميگفتند: «و اصبر علي ما اصابك» و آيات صبر را زمزمه ميكردند و دائما ميگفتند:« بسما... الرحمن الرحيم والعصر ان الانسان لفي خسر...» در نتيجه درجه شهادت شما به درجه صبر آنها نميرسد.
(سفينة البحار – ج 2)
امام صادق (ع) ميفرمايند: از صفات پيامبران
1- داشتن صبر 2- نيكوكاري 3- تواضع و 4- خوشاخلاقي است.
هركس به اندازه وسعش آزمايش ميشود
اي داود تو پيامبر خوبي هستي اما اگر مستمندان و دردمندان و ايتام را فراموش كني، لذت خدا خدا گفتن در دل شب را از تو ميگيرم.
آن بزرگوار، هاي هاي بگريست و پولهاي زحمت كشيده قضاوت و زمامداري خويش را ايثار كرد. خداوند كريم به او قدرتي داد كه آهن را در دست خويش نرم ميكرد و از آن زره ميساخت و ميفروخت. هر سه روز يك زره و 114 زره درست كرد تا از دار دنيا رفت و به ملكوت اعلي پيوست و خلافت به حضرت سليمان رسيد.
آيا ميدانيد كه قرآن كريم داراي 114 سوره است يعني 114 زره براي خود و جامعه درست كن، مثلا يكي از زرهها جمله زير است: هركس سوره مباركه نور را مرتب بخواند، هيچكس از اعضاي خانوادهاش دچار انحرافات اخلاقي نخواهد شد.
(تفسير نمونه)
امام سجاد (علیه السلام) :
قرآن همیشه تازه است و هر روز پیام جدیدی را عرضه می کند
امام صادق (ع) می فرماید:
هر که یک روز در گرما روزه بگیرد و تشنه بماند ، خداون تعالی هزار فرشته بر او می گمارد که صورتش را مسح کنند و یه او مژده دهند ، چون افطار کند ، خدای عزوجل فرماید: چقدر تو خوشبویی ، ای فرشتگان من !گواه باشید که او را آمرزیدم.
برای دیدن همه احادیث به ادامه مطلب بروید